• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اخوی مواظب خودت باش

24 اسفند 1390 توسط یاسوج

تقویم را که نگاه می کنی ۲۷ آبان  روز شهادت آقا مهدی را به تو نشان می دهد. آقا مهدی زین الدین فرمانده خاکی و بسیجی لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع). کسی که رزمندگن لشکر قم هیچ گاه او را فراموش نمی کنند . او می گفت در زمان غیبت به کسی  منتظر می گویند که منتظر شهادت باشد. و همواره به آن عمل کرد.

آقا مهدی خود را با نثار خون خویش جاودانه کردو اینک ماییم و خاطراتی از او…

تازه از بیمارستان بیرون امده بودم . وقتی به منطقه برگشتم بچه ها تپه ای را گرفته بودند. یکی از بچه ها گفت: فرمانده لشکر دستور داده کسی روی خط الرأس نرود.

شب همانطور با لباس شخصی خوابیدم. صبح خواب آلود از سنگر بیرون زدم. آفتاب حسابی پهن شده بود… ناگهان چشمم به جوانی کم سن  سال افتاد. کلاه سبز کاموایی سرش بود و لباس زرد کره ای تنش. با دوربین روی درختی در خط الرأس مشغول دیده باتی بود .

این صحنه را که دیدم انگار با پتک زده باشند روی سرم. سرش داد  کشیدم: آهای تو خجالت نمی کشی … بیا پایین ببینم.

گفت: خیلی عصبانی هستی ! گفتم: باید هم باشم۱۸۰ نفر بودیم همه شهید شدند… تأمل نکرد و گفت: از کدام گردانی؟ گفتم: گردان ضد زره. گفت: جزو همان ده پانزده  نفری که…

گفتم: شلوغ بازی در نیار بیا پایین اگر هم کاری باشدبچه های اطلاعات عملیات خودشان انجام می دهند.

سر و صدا که بالا گرفت بچه های دیگر هم از سنگر بیرون زدند همین که از درخت پایین آمد یکی از بچه های قم شروع به بوسیدن او و ابراز محبت کرد. بعد خودش آمد طرفم و پیشانی ام را بوسید و گفت: اخوی مواظب خودن باش. من هم با حالت تمسخر گفتم: بهتره شما مواظب خودت باشی. او هم خنده ای کرد و رفت.

وقتی او رفت به ان برادر قمی گفتم: او کی بود که بوسیدیش؟ گفت نفهمیدی؟ گفتم: نه! گفت: اقا مهدی بود که هرچی از دهانت درآمد به او گفتی.

ناباورانه دنبالش دویدم اما رفته بود.

 1 نظر

بسیجیان نمونه

24 اسفند 1390 توسط یاسوج

۱- شماری از یاران امیر مومنان بودند که شرطه الخمیس (یاران ویژه) نامیده می شدند و با آن حضرت پیمان حانبازی بسته بودند و علی (ع) در سوگشان از عمق جان آه می کشد.

۲- یاران سید الشهداء (ع). که امام حسین (ع) آنها را بهترین یاوران خوانده است.

۳- عصر ما از نگاه امام خمینی (ره) دوران ظهور سومین نمونه از این دست بسیجیان است. انانی که امام به خلوص و صفایشان غبطه می خورد و بسیجی بودن را مایه افتخار خود در دنیا می داند و از خدا می خواهد تو او را در قیامت در صف انان محشور نماید

 

 نظر دهید »

دلتنگ جنوبیم

24 اسفند 1390 توسط یاسوج

 

 

آی کسایی که یه روزی صبح را بادیدن و سلام حاج ابراهیم صبح و شب را بادیدن خون حاج ابراهیم سپری کردید یه بار دیگه به اینجا به شلمجه - طلاییه هویزه - فکه و … بیا شاید برگردی به راه حاجی

I am one and I hit return the IP Badydn Haji Ibrahim Haji Ibrahim spent the morning and evening blood Badydn I did my time here to Shlmjh - Talaeieh curb - Fkh and…

I come back to Haji

خدایا مگه دوستان ما فراموش کردند در شلمچه چه گذشت مگه یاد ندارند که بچه ها با اون وسایل حداقل پانزده کیلویی چگونه در رمل فکه حرکت می کردند مگر طلائیه فراموش شده

I have friends I forget what happened in Shalamcheh I do not remember that children with a fifteen-pound vehicle to be moved in Raml Fkh Talaeieh forgotten

همسنگر دیروز

بیا

سه روز وقوف در بهشت خاکی، که قدم به قدم اش مطهر به قدوم شهیدی از دیار شهود است ، همان سه شب قدر است.

 

Earth Day in Paradise Dyrvzbyas·h Hmsngr aware, that his steps to the holy land Qdvm Shahidi of witnesses, the same three nights is enough.

حال خود دانی یا بخواب …

We know his or sleep

یا بیدار باش…

Or wake up

… یا بیدار شو !!!


Or Wake

 

هرکه هستی و هر چه داری مطمئن باش بسته به ظرفی که می بری پر و پیمان باز خواهی گشت به هوش باش، توشه راه ، به تاراج راهزنان و حراج معصیت از کف ندهی !!


Whoever and whatever you do be sure to take out the container and the treaty will come back to my intelligence, luggage set, pillaged by bandits and sale of floor do not sin!

 1 نظر

حماسه حضور 90

22 بهمن 1390 توسط یاسوج

<a href="http://img4up.com/viewer.php?file=19220840874430995660.jpg"><img src="http://img4up.com/up2/19220840874430995660_thumb.jpg" border="0" alt="19220840874430995660.jpg" /></a>

در هر لباسی که باشم آماده خدمت به نظامم هستم

<a href="http://img4up.com/viewer.php?file=04975364149202109699.jpg"><img src="http://img4up.com/up2/04975364149202109699_thumb.jpg" border="0" alt="04975364149202109699.jpg" /></a>

متحد الشکل و یک صدا آمده ایم

<a href="http://img4up.com/viewer.php?file=59428177688099138486.jpg"><img src="http://img4up.com/up2/59428177688099138486_thumb.jpg" border="0" alt="59428177688099138486.jpg" /></a>

راه ما راه شهداست

<a href="http://img4up.com/viewer.php?file=68065092916295350041.jpg"><img src="http://img4up.com/up2/68065092916295350041_thumb.jpg" border="0" alt="68065092916295350041.jpg" /></a>

سرباز کوچک توام خامنه ای

 نظر دهید »

خاطرات

20 بهمن 1390 توسط یاسوج

حل يک معماي پيچيده رياضي

 پس از اينکه امام به مقام اجتهاد رسيدند. زماني يک مسأله رياضي مشکلي در دنيا مطرح بود که آن موقع مي

 گفتند در ايران فقط حاج آقا روح اللّه خميني اين را حل کرده است . آن مسأله اين بود که يک رياضيدان

 گفته بود ما سه کلاه سبز داريم دو کلاه زرد و يک کلاه سفيد و در يک تاريکي مطلقي به سر مي بريم و

 فردي يکي از کلاهها را بر سر خود گذاشته است از کجا بايد بفهميم که اين فرد کلاه چه رنگي بر سر خود

 گذاشته است. امام بدون اينکه دست به قلم ببرند و حساب بکنند اين مسأله را حل کرده بودند و آن روز حل

 اين مسأله توسط امام خيلي سر و صدا ايجاد کرد.*

 * به نقل از : حجة الاسلام و المسلمين مسعودي خميني_ سخنراني در جبهه جنوب.


دوبار به عيادت من آمدند

 امام توجه خاصي نسبت به طلبه ها داشتند. اگر آنها ناراحتي اي پيدا مي کردند، جوياي وضعشان مي شدند. به

 طور مثال خود من که در درس امام شرکت مي کردم و اشکال مي کردم، سخت مريض شدم و دو مرتبه

 نتوانستم در درس ايشان حضور پيدا کنم . در خانه خوابيده بودم که ناگهان ديدم امام در حالي که

 کتاب(( وسائل الشيعه)) سه جلدي در زير بغلشان گرفته اند، همراه آقاي جلال آشتياني به خانه من آمده

 اند. يک بار ديگر هم همراه آقاي نجم الدين اعتماد زاده براي عيادت من آمدند.*

 —————————— ————————————————–

 * به نقل از: آيت الله صادق خلخالي- پابه پاي آفتاب؛ جلد 3 ، صفحه

 

 

اگر براي من کردند چيزي ندارم بدهم

 بعد از آزادي امام از قيطريه ، عده اي از بازاريهاي تهران ، ناهاري ترتيب داده بودند و امام هم در همان جلسه

 سر سفره نشسته بودند. يکي از بازاريها به امام گفت:(( بازاريها براي خاطر شما چه کردند و چه کردند …)) امام

 به او فرمودند:(( بيخود کردند!)) همه تعجب کردند که اين چه حرفي است! بعد امام فرمودند:(( اگر براي خدا

 کردند ، که خدا اجرشان بدهد. بايد بکنند. اگر براي من کردند ، من چيزي ندارم بدهم)).*

 ——————————————————————————–

 . * به نقل از: حجةالاسلام والمسلمين محمدرضا ناصري- پابه پاي آفتاب- جلد 4 - صفحه 260

 

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

سایه

The secrets I know there's a reference book of Wisdom is God's mercy, he has opened خسته ام از همه چیز... ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد خسته ام از اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم خدایا... شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام می پذیری http://sayeh-woman.blogfa.com/



  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • تبیین جنگ نرم
  • محرم
  • سوالات قرآنی
  • پاسخ به نمیدانم ها
  • حکایات اخلاقی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس