خاطرات
حل يک معماي پيچيده رياضي
پس از اينکه امام به مقام اجتهاد رسيدند. زماني يک مسأله رياضي مشکلي در دنيا مطرح بود که آن موقع مي
گفتند در ايران فقط حاج آقا روح اللّه خميني اين را حل کرده است . آن مسأله اين بود که يک رياضيدان
گفته بود ما سه کلاه سبز داريم دو کلاه زرد و يک کلاه سفيد و در يک تاريکي مطلقي به سر مي بريم و
فردي يکي از کلاهها را بر سر خود گذاشته است از کجا بايد بفهميم که اين فرد کلاه چه رنگي بر سر خود
گذاشته است. امام بدون اينکه دست به قلم ببرند و حساب بکنند اين مسأله را حل کرده بودند و آن روز حل
اين مسأله توسط امام خيلي سر و صدا ايجاد کرد.*
* به نقل از : حجة الاسلام و المسلمين مسعودي خميني_ سخنراني در جبهه جنوب.
دوبار به عيادت من آمدند امام توجه خاصي نسبت به طلبه ها داشتند. اگر آنها ناراحتي اي پيدا مي کردند، جوياي وضعشان مي شدند. به طور مثال خود من که در درس امام شرکت مي کردم و اشکال مي کردم، سخت مريض شدم و دو مرتبه نتوانستم در درس ايشان حضور پيدا کنم . در خانه خوابيده بودم که ناگهان ديدم امام در حالي که کتاب(( وسائل الشيعه)) سه جلدي در زير بغلشان گرفته اند، همراه آقاي جلال آشتياني به خانه من آمده اند. يک بار ديگر هم همراه آقاي نجم الدين اعتماد زاده براي عيادت من آمدند.* —————————— ————————————————– * به نقل از: آيت الله صادق خلخالي- پابه پاي آفتاب؛ جلد 3 ، صفحه
اگر براي من کردند چيزي ندارم بدهم
بعد از آزادي امام از قيطريه ، عده اي از بازاريهاي تهران ، ناهاري ترتيب داده بودند و امام هم در همان جلسه
سر سفره نشسته بودند. يکي از بازاريها به امام گفت:(( بازاريها براي خاطر شما چه کردند و چه کردند …)) امام
به او فرمودند:(( بيخود کردند!)) همه تعجب کردند که اين چه حرفي است! بعد امام فرمودند:(( اگر براي خدا
کردند ، که خدا اجرشان بدهد. بايد بکنند. اگر براي من کردند ، من چيزي ندارم بدهم)).*
——————————————————————————–
. * به نقل از: حجةالاسلام والمسلمين محمدرضا ناصري- پابه پاي آفتاب- جلد 4 - صفحه 260