و ماه صفر و انچه باید از آن بدانیم
دانستنى هايى از ماه صفر
ماه صفر در تاريخ قمرى
ماه صفر، دومين ماه سال قمرى است . تاريخ قمرى همانند ساير تاريخ هاى رايج ، از دوازده ماه تشكيل يافته و اسامى آن ها بدين ترتيب است : محرم ، صفر، ربيع الاوّل ، ربيع الثّانى ، جمادى الاولى ، جمادى الثّانيه ، رجب ، شعبان ، رمضان ، شوّال ، ذوالقعده و ذوالحجّه .
اين تاريخ ، پيش از اسلام ، در ميان مردم جزيرة العرب رواج داشت و تاريخ رسمى آنان بود.
پس از ظهور دين مبين اسلام ، تاريخ قمرى به عنوان يك تاريخ مذهبى و ملى ، مورد پذيرش مسلمانان قرار گرفت .
در عصر خلافت عمر بن خطاب (دومين خليفه مسلمانان ) با پيشنهاد حضرت على عليه السّلام و تصويب خليفه وقت ، هجرت پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از مكه معظمه به مدينه منوره ، مبداء تاريخ قمرى اسلامى قرار گرفت . بدين جهت ، اين تاريخ را، تاريخ هجرى قمرى ناميده اند.
گفتنى است كه تاريخ قمرى بر اساس گردش ماه (قمر) بر دور زمين محاسبه مى گردد. به اين صورت كه ماه ، هنگامى گردش خود را از هلال آغاز مى كند تا به پايان رساند و به هلال بعدى وصل شود، يك ماه پديد مى آيد و با دوازده بار تكرار اين گردش ، يك سال قمرى شكل مى گيرد.
هر ماه قمرى ، مدتش 29 روز و 12 ساعت و 43 دقيقه است و تعداد روزهاى يك سال قمرى ، 354 روز است .
اما تاريخ هاى ديگر، مانند: هجرى شمسى ، فرس قديم ، ميلادى و غيره ، بر اساس گردش زمين بر دور خورشيد محاسبه مى گردد و تعداد روزهاى آن ها، 365 روز و 6 ساعت است . به همين جهت ميان تاريخ قمرى و تاريخ شمسى ، در حدود يازده روز در هر سال فاصله است .
علل نامگذارى ماه هاى قمرى
ابن عساكر در كتاب گرانسنگ ( تاريخ دمشق ) به نقل از ابوعمروبن علاء درباره علل نام گذارى ماه هاى قمرى گفته است : إ نّما سُمّى المحرّم لا ن القتال حرم فيه ، و صفر لا ن العرب كانت تنزل فيه بلادا يقال لها صفر، و شهرا ربيع كانوا يربعون فيها، و جماديان كان يجمد فيها الماء، و رجب كانوا يرجبون فيه النّخل ، و شعبان شعب فيه القبائل ، و رمضان رمضت فيه الفصال من الحرّ، و شوّال شالت الا بل باءذنابها للضرب ، و ذوالقعدة قعدوا فيه عن القتال ، و ذوالحجّة كانوا يحجّون فيه ، فامّا اوّل السّنة فالمحرّم .(2)
يعنى : ماه محرم ، بدين جهت ناميده شده است كه جنگ و درگيرى در آن حرام شده است ، و ماه صفر بدين لحاظ ناميده شده است كه عرب ها در اين ماه بر زمين هايى ، منزل مى گزيدند كه به آن ها صفر گفته مى شد، و دو ماه ربيع (اوّل و ثانى ) بدين جهت ناميده شده اند كه عرب ها در اين دو ماه زندگى بهارى در پيش مى گرفتند، و دو ماه جمادى (اوّل و آخر) بدين جهت ناميده شده است كه عرب ها در اين ماه براى درختان خرما ستون هايى قرار مى دادند تا بر اثر زيادى محصول خرما، شاخه ها و درختان خرما نشكند، و شعبان از اين جهت ناميده شده است كه قبيله ها در آن از يكديگر پراكنده و جدا مى شدند، و رمضان از اين جهت ناميده شده است كه در آن ، فصل هاى سال به شدت گرما مى رسند، و شوال بدين جهت ناميده شده است كه شتر، دم خود را براى زدن بالا مى برد (كنايه از آمادگى عرب ها براى ضربه زدن به يكديگر)، و ذى قعده به اين سبب ناميده شده است كه مردم در اين ماه به خاطر حرمت جنگ و خون ريزى ، خانه نشين مى شوند، و ذى الحجّه بدين سبب ناميده شده است كه عرب ها در اين ماه ، به حجّ خانه خدا مى پرداختند. و اما نخستين ماه سال ، ماه محرم است .
صفر به معناى خالى نيز آمده است . ممكن است علت نامگذارى اين ماه بدين جهت باشد كه عرب ها پس از تحمل سه ماه حرام و خوددارى از قتل و غارت و خون ريزى ، با آغاز ماه صفر به جنگ و غارتگرى مى پرداختند و روستانشينان و ساكنان كم جمعيت باديه ها از ترس هجوم غارتگران و جنايتكاران ، اسباب و اثاث خويش را جمع كرده و به جاهاى امن كوچ مى نمودند و روستاها و باديه هاى خود را خالى مى كردند.
حرمت ماه صفر در نزد قريش
اهالى حجاز، به ويژه قبيله معروف ( قريش ) پيش از ظهور اسلام ، نسبت به زيارت خانه خدا و حرام دانستن چهار ماه از ايّام سال قمرى كه از سنت هاى بر جاى مانده از حضرت ابراهيم عليه السّلام و فرزندش اسماعيل عليه السّلام بود، مرتكب تحريف و تغيير در احكام الهى و عمل نمودن به هواهاى نفسانى خود مى شدند.
آنان چون مردمى جنگجوى ، قبيله گرا و فاقد تشكيلات حكومتى و دولت بودند، در بيشتر سال به تاراج دارايى ها، جنگ و خون ريزى يكديگر و ساير ساكنان شبه جزيره مى پرداختند و امنيت جامعه را به كلى از ميان مى بردند.
از سوى ديگر ناچار بودند كه به خاطر پاى بندى به سنّت آبا و اجدادى خويش ، چهار ماه حرام را تحمل كنند و در اين مدت از جنگ و خون ريزى و غارتگرى دست بردارند.
پس از مدتى ، تحمل سه ماه حرام (يعنى : ذى قعده ، ذى حجه و محرم ) كه پشت سر هم بودند، بر آنان دشوار آمد و در صدد تغيير آن برآمدند.
آنان تصميم گرفتند كه حرمت ماه ذى قعده و ذى حجه را نگه دارند و اين دو ماه را جهت زيارت خانه خدا براى ساكنان شبه جزيره در امنيت نگه دارند، ولى بر خلاف سنت ابراهيمى ، حرمت ماه محرم را شكسته و آن را براى خود مباح سازند و در اين ماه ، بسان ماه هاى ديگر سال به جنگ و غارتگرى بپردازند و به جاى آن ، ماه صفر را حرام نمايند.
بدين جهت ، مدتى ماه صفر در نزد آنان ، از جمله ماه هاى حرام بوده است .
هم چنين آنان دست كارى ديگرى در ماه هاى حرام كرده بودند و آن عبارت بود از اين كه هر ماه حرام را دو سال حرام مى دانستند و ماه هاى ديگر را حلال مى شمردند. به عنوان مثال ، دو سال پشت سر هم ، ماه محرم را ماه حرام و ماه زيارت مى دانستند و ماه هاى ديگر را براى خويش مباح مى نمودند و سپس دو سال بعد، ماه صفر را ماه زيارت و ماه حرام مى دانستند و ساير ماه ها را حلال و مباح مى شمردند. تا اين كه حج آنان در حجة الوداع كه آخرين سفر زيارتى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به مكه معظمه بود،مصادف شد با ماه ذى الحجّه ، و در اين ماه مسلمانان حج واجب و زيارت خانه خدا را به جاى آوردند و به دستور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اين ماه براى هميشه ماه زيارتى خانه خدا و حج واجب تعيين گرديد.(3)
برخورد قرآن كريم با تحريف هاى مشركان قريش
قرآن كريم كه كامل ترين كتاب آسمانى است ، تحريف هاى پديد آمده از سوى مشركان قريش در تغيير و تبديل ماه حرام و دست كارى در احكام الهى را به رسميت نشناخت و آن را محكوم كرد.
در سوره مائده ، خطاب به مؤ منان فرمود: يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنوُا لا تُحِلّوُا شَعائِرَ اللّهِ وَ لَا الشَّهْرَ الْحَرامَ…(4)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، شعائر الهى و ماه حرام را بر خود حلال و مباح نسازيد.
در سوره توبه ، اين موضوع را به صورتى روشن تر بيان كرد و كردار مشركان و كافران را تقبيح نمود: إ نَّمَا النَّسيئىُ زِيادَةٌ فِى الْكُفرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذينَ كَفَروُا يُحِلُّونَهُ عاما وَ يُحَرِّمُونَهُ عاما لِيوُا طِئوُا عِدَّةَ ما حرَّمَ اللّهُ، فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ اَعْمالِهِمْ.(5)
همانا فراموشى (نسبت به ماه هاى حرام ) در كفر (عصرجاهليت ) بسيار بود كه به واسطه آن گمراه مى شدند آنانى كه كفر را پيشه خود كرده بودند. به طورى كه (آن ها را) در سالى حلال و در سال ديگر حرام مى شمردند تا پايمال كنند شمار آن چه (از ماه ها) را كه خدا حرام كرده است . پس آنان ، مباح مى كردند آن چه را كه خدا حرام كرده بود. (بدين ترتيب ) كردار زشتشان برآنان آراسته مى گرديد.
قرآن كريم بسان سنّت ابراهيمى ، تنها ماههاى ذى قعده ، ذى حجّه ، محرّم و رجب را حرام و ماه هاى زيارت دانسته است .
ماه صفر در نزد شيعيان
شيعيان إ ثنى عشرى و محبان اهل بيت عليهم السّلام ، ماه صفر را از ايام سوگوارى سال مى دانند. زيرا در ابتداى اين ماه خانواده امام حسين عليه السّلام و بازماندگان واقعه كربلا را به صورت اسيرى وارد شام نمودند و آنان را در فشار روحى و روانى و مورد تحقير و توهين قرار دادند، به طورى كه يكى از فرزندان خردسال امام حسين عليه السّلام ، به نام رقيه (س )، بر اثر اين سختى هاى طاقت فرسا، در دمشق به لقاءاللّه پيوست . هم چنين ، بيستم اين ماه ، اربعين شهادت امام حسين عليه السّلام و يارانش در كربلا است .
بنا به روايت علماى شيعه و برخى از علماى اهل سنت ، در 28 صفر، رحلت جانگداز رسول گرامى اسلام حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و شهادت سبط پيامبر، حضرت امام حسن مجتبى عليه السّلام و در آخر اين ماه ، شهادت ثامن الحجج حضرت على بن موسى الرضا عليه السّلام واقع شده است . بدين جهت ، شيعيان اين ماه را همانند ماه محرم ، به سوگوارى مى پردازند. در بسيارى از مراسم ها و محافل مذهبى ، دو ماه محرم و صفر را پشت سر هم گرامى مى دارند و در آن ها به عزادارى مشغول مى باشند.
وليكن ، اكثر مورخان اهل سنت ، رحلت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را در ماه ربيع الاول مى دانند. بدين جهت براى اين ماه برنامه ويژه اى ندارند.
اعمال عبادى ماه صفر
هر يك از روزهاى سال ، روز خداست و انسان مى تواند در آن روز براى موفقيت خويش ، تلاش كند و براى نزديكى به خداى سبحان و فراهم آورى خرسندى وى ، عبادت كند، تصدّق نمايد و خدمت به مردم كند.
ماه صفر نيز اين چنين است . اگر انسان ، طالب رضاى الهى باشد و در اين راه بكوشد، به توفيقات الهى دست پيدا مى كند و درهاى رحمت ، نعمت و سرافرازى را به روى خود مى گشايد. در مقابل ، اگر از ياد خدا غافل بماند و در پى هوى و هوس هاى نفسانى باشد و از شيطان لعين پيروى كند، طبعا از توفيقات الهى دور مى گردد و درهاى نقمت ، بدبختى و سياه روزى را به روى خود مى گشايد و زمينه عذاب الهى در روز قيامت را براى خويش فراهم مى كند.
با اين حال ، در برخى از منابع آمده است كه ماه صفر، معروف به نحوست است .
محدث جليل القدر حضرت آيت الله شيخ عباس قمى (ره ) هم در مفاتيح الجنان ، در بخش اعمال ماه صفر، و هم در وقايع الايّام ، به اين موضوع اشاره كرده است .
در اين جا، متن گفتار اين محدث بزرگ را از وقايع الا يّام بيان مى كنيم :
بدان كه اين ماه (صفر) معروف به نحوست است و شايد سبب آن ، واقع شدن وفات رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله است در آن ، هم چنان كه نحوست دوشنبه به اين سبب است . و يا به جهت آن است كه اين ماه ، بعد از سه ماه حرام (ذى قعده ، ذى حجّه و محرم الحرام ) واقع شده كه در آن سه ماه ، حرب و قتال نبوده و در اين ماه ، شروع به قتال مى نمودند و خانه و منازل از اهلش خالى مى شد. و اين هم يك سبب است در وجه تسميه آن ، به صفر.
به هر حال ، از براى رفع نحوست ، هيچ چيز بهتر از تصدقات و ادعيه و استعاذات وارده نيست . و اگر كسى خواهد محفوظ بماند از بلاهاى نازله در اين ماه ، در هر روز ده مرتبه بخواند اين دعايى را كه ( محدث فيض ) روح الله روحه ، در ( خلاصة الاذكار ) ذكر فرمود:
يا شديد القوى ، و يا شديد المحال ، يا عزيز، يا عزيز، ذلّت بعظمتك جميع خلقك ، فاكفنى شَرّ خلقك ، يا محسن ، يا مجمل ، يا منعم ، يا مفضل ، يا لا اِله الّا اءنت ، سبحانك إ نّى كنتُ مِن الظّالمين ، فاستجبناله و نجّيناهُ
من الغمّ، و كذلك ننجىِ المؤ منين ، و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّيبين الطّاهرين .
سيّد، در ( اقبال ) دعايى براى هلال اين ماه روايت كرده است